سبک طراحی بیوفیلیک میکوشد تا طبیعت را به داخل ساختمانها انتقال دهد. بهویژه در این روزها که زندگی مدرن شهری، انسان را کلافه میکند، بسیاری به دنبال نزدیکی مجدد به طبیعت از طریق دکوراسیون بیوفیلیک هستند. بدین ترتیب، هماهنگی یکپارچهای بین بیولوژی انسان، محیطهای طبیعی و فیزیک ساختمان ایجاد میشود که برای سلامتی بسیارسودمند خواهد بود.
دسترسی سریع
بیوفیلیا (حالت اسمی واژه بیوفیلیک – Biophilic) به معنای عشق به حیات است. انسان از دیرباز در دل طبیعت خانه میساخت و طراحیهای خود را بهنوعی با طبیعت تطبیق میداد. در دهه ۸۰ میلادی، زیستشناس آمریکایی ویلسون اذعان کرد که انسان، غریزتا زندگی در طبیعت را به زندگی در فضای مصنوعی ترجیح میدهد. از آن هنگام، طراحی و دکوراسیون بیوفیلیک یا طبیعت دوست به شکل امروزی رواج یافت. هدف اصلی از این سبک، ارتباط قویتر بین فضای زندگی انسان و فضای طبیعی و انتقال طبیعت به محیط داخلی ساختمان است.
در دکوراسیون بیوفیلیک، مولفههای طبیعی مانند آفتاب، گیاهان، آب و آتش در طراحی داخلی ساختمان نقش چشمگیری ایفا میکنند. طراحان بیوفیلیک، روشهای مختلفی را را به کار میگیرند. مانند همسو کردن فضا با جهت آفتاب، استفاده از مواد طبیعی همان منطقه، استتار در طبیعت و ایجاد ویوهای عالی از چشماندازهای طبیعی. سه استراتژی متمایز برای اعمال طراحی بیوفیلیک وجود دارد: «طبیعت در فضا»، «شباهت با طبیعت» و «طبیعت فضا» که هرکدام با نگاه متفاوتی آن را اعمال میکنند.
شکی نیست که انسانها ذاتا احساس مثبتی به طبیعت دارند. از نظر علمی نیز، تاثیر مثبت زندگی در فضای طبیعی بر جسم و روح افراد ثابت شده است. شماری از فواید دکوراسیون بیوفیلیک برای انسان عبارتاند از:
برای مثال، مولفه نور را در نظر بگیرید. اگر نورپردازی ساختمان عمدتا طبیعی باشد، چشم انسان واکنش بهتری به آن نشان میدهد و سالمتر خواهد ماند. همچنین، چرخه زیستی ۲۴ ساعته انسان، با نور طبیعی بهتر تنظیم میشود. اگر نور مصنوعی در محیط بیشازحد باشد، سطح انرژی و حتی اشتهای افراد را کاهش میدهد.
گیاهان تغییر رنگ دهنده، حرکتکننده (مانند آفتابگردان) و معطر، حواس پنجگانه انسان را فعال میسازند. درنتیجه، روح انسان با طراحی بیوفیلیک سرزندهتر خواهد بود. همچنین، مولفههایی مانند باغچه کوچک درون ساختمان، میتوانند به کنترل دما و رطوبت کمک کنند.
برای بیان روح سبک طراحی بیوفیلیک، میتوانیم به ذکر این جمله معروف از فرانک لوید رایت بسنده کنیم: «طبیعت را مطالعه کنید، طبیعت را دوست بدارید و به طبیعت نزدیک بمانید. او هرگز شما را سرافکنده نمیکند». رایت در بسیاری از آثار خود بهویژه Falling Water، طبیعتدوستی را به نمایش میگذارد.
البته، اگر بخواهیم تکنیکیتر صحبت کنیم، اساس دکوراسیون بیوفیلیک در ۶ اصل خلاصه میشود: دسترسی به طبیعت، آفتاب، توجه به غرایز، فرمهای ارگانیک، تهویه و متریال.
در دکوراسیون به سبک بیوفیلیک، تاکید بر ۲ جنبه حتما ضرورت دارد: دسترسی فیزیکی به طبیعت و دسترسی بصری یا چشمی به طبیعت. دسترسی فیزیکی یعنی ساکنان بتوانند طبیعت را درون محیط ساختمان لمس کنند. این امر، با قرار دادن اشیا و مولفههای طبیعی در دکوراسیون داخلی ساختمان حاصل میشود. مثالی ساده از دسترسی فیزیکی و گیاههای خانگی هستند. وجود دریاچهها و آبشارهای مینیاتوری، شعلههای آتش، سنگ، چوب، عطر گیاهان، نور طبیعی و الگوهای شبیه به طبیعت درون ساختمان، میزان دسترسی فیزیکی را افزایش میدهد.
مسئله بعد، دسترسی بصری خواهد بود که به زبان ساده، به معنای پنجرههای بزرگ و ویوهای مناسب از چشماندازهای طبیعی اطراف ساختمان است. دسترسی بصری در دکوراسیون بیوفیلیک، کمک میکند تا حس فضای باز و آزادی که نیاز طبیعی هر انسانی است، القا شود. همچنین افراد، فرصت بیشتری برای تماشای چشماندازها پیدا میکنند که تفریح دلانگیزی بهشمار میرود.
نور، بهطورکلی در دکوراسیون داخلی ساختمان نقش پررنگی ایفا میکند. البته در مورد دکوراسیون و طراحی بیوفیلیک، بر استفاده بیشتر از نور طبیعی و استفاده کمتر از نور مصنوعی تاکید میشود. نور طبیعی را میتوان با روشهایی مانند پنجره سقفی، پنجره بامی و پنجره دیواری بزرگ یا دیوارهای تمام شیشهای به حداکثر رساند. این لوازم، علاوهبر افزایش نور طبیعی، ارتباط بصری با محیط بیرون را نیز تقویت میکنند.
در صورت لزوم، نور مصنوعی در دکوراسیون بیوفیلیک بهگونهای انتخاب میشود تا شبیهترین حالت ممکن را ازنظر رنگ، شدت و جهت به نور طبیعی داشته باشد. همچنین، تعادل بین سایه و نور و شدت هرکدام در فضای داخلی ساختمان میبایست حس حضور در محیطهای طبیعی را به فرد القا کند.
فضاهای طبیعی، مانند جنگل، کوه، دشت و بیابان، رفتار انسان و دیگر حیوانات را به شکل خاصی هدایت میکنند. هر موجودی در یک فضای طبیعی بهخصوص، روش متفاوتی را برای ساخت مسکن، یافتن غذا، شکار و مهاجرت به کار میگیرد. مهمتر از همه، انسانها و دیگر حیوانات معمولا میخواهند تا از مکانهای ناامن در طبیعت بهسوی پناهگاههای امن حرکت کنند. این رفتارهای غریزی انسان، برای طراحی فضا در دکوراسیون بیوفیلیک ساختمان بسیارکاربردی خواهند بود.
طراحی فضا بر اساس طبیعت، میتواند فضاهای ناآشنای داخلی را فورا برای انسان آشنا سازد. زیرا، انسان ذاتا از قبل با الگوهای طبیعی آشنایی دارد. به این ترتیب، هدایت مسیر حرکت فرد نیز بهطور بهینه ممکن میشود. برای مثال، اتاقها میتوانند به شکل محفظههای نسبتا تاریکتر در محیط بزرگتر پذیرایی تعبیه شوند و حس پناهگاههای طبیعی را منتقل سازند.
به این ترتیب، افراد به حرکت بهسوی اتاقها تمایل پیدا میکنند. این سیر طبیعی به دلیل همخوانی با غریزه انسانی، حس آرامش را در او برمیانگیزد. الگوهای طبیعی مانند راههای پرگیاه نیز از رویکردهای پرطرفدار در طراحی بیوفیلیک فضای داخلی بهشمار میروند.
فرم ارگانیک، یعنی فرمهایی که در محیطهای طبیعی بیشتر یافت میشود. این موارد معمولا شامل اشکال منحنی، دایره، قوس و الگوهای نامتوازن هستند. شکلهای هندسی مانند مثلث، مستطیل و پنجضلعی، فرم طبیعی بهشمار نمیروند. زیرا، در طبیعت بسیار اندک وجود دارند. استفاده چشمگیر از شکلهای هندسی اینچنینی در دکوراسیون بیوفیلیک، اشتباهی مهلک خواهد بود. در عوض، اکثر فرمها در فضای طبیعت دوست یا Biophilic، باید فرم طبیعی باشند.
جالب است بدانید که فرمهای منحنی ساختمانی، در اصل از روی خطوط ناصاف گلها، گلبرگها و جسم حیوانات الهام گرفته شدهاند. معمولا در طراحی بیوفیلیک نیز، معماران بهطور مستقیم از فرم طبیعی خاص مانند جسم یک حیوان تقلید میکنند. انحنا در ناخودآگاه انسان، از آسودگی و نبود تهدید خبر میدهد و اینگونه آرامش را منتقل میسازد.
اگر در دکوراسیون داخلی منزل از متریال طبیعی مانند سنگ و چوب استفاده میشود، فرمهای طبیعی بهخوبی آنها را تکمیل خواهند کرد. الگوهای مکرر مانند موج، شاخ و برگ، قله، تپه، تنه درختان، لانه جانوران و چینش ستارگان نیز میتوانند منابع الهام خوبی برای فرم طبیعی باشند.
چه هنگام طراحی و چه هنگام چینش لوازم و دکوراسیون داخلی ساختمان بیوفیلیک، مسئله گردش هوا باید در راس امور باشد. نحوه چینش لوازم، میبایست اجازه ورود و عبور حداکثری هوای طبیعی در فضای داخلی را بدهد؛ البته تا حدی که مطلوب باشند و به آسایش ساکنان آسیب نزند. درعینحال، ساکنان باید بتوانند بهراحتی با ابزارهای دستی یا اتوماتیک، گردش هوا را متناسب با سلیقه خود و شرایط جوی تنظیم کنند.
دو مقیاس اصلی برای تعیین وضعیت گردش هوا وجود دارد: رطوبت و دما. انواع دماسنج و رطوبتسنج در این راستا سودمند خواهند بود. از دیدگاه سلامت، لازم است از وجود اکسیژن کافی در محیط مطمئن برای تنفس اطمینان حاصل شود.
مصالح و مواد، پتانسیل آن را دارند که بارزترین نمود از طراحی بیوفیلیک یک ساختمان باشند. در این سبک، عمده متریال از میان مواد طبیعی بدونپردازش و کمپردازش که هزینه کمتری نیز دارند، انتخاب میشوند. مواد پردازشی کارخانهای که بیشترین شباهت را ازنظر ظاهر، بافت و جنس با مواد طبیعی داشته باشند، گزینه مناسب بعدی خواهند بود. مواد طبیعی، مانند قطعات یا تختههای سنگ، الوار چوب، الیاف گیاهی، خاک، مرمر، آب و …، سلامتی جسم و روح انسان را بهبود میبخشند.
جهت همسویی با محیط پیرامون و ایجاد ارتباط بصری و فیزیکی، مواد طبیعی که داخل ساختمان به کار میرود، بهتر است تا حد ممکن همان مواد در چشماندازهای طبیعی پیرامون باشند. در این حالت به دلیل نزدیکی، هزینه حمل متریال نیز کاهش مییابد که به نفع اقتصاد ساختمان است.
ضمنا، با این روش در دکوراسیون بیوفیلیک، حس تعلق به محیط بیشتری به ساکنان دست میدهد. همچنین، استفاده از متریال طبیعی به کاهش فرآیندهای کارخانهای کمک میکند. بنابراین، آسیب به محیطزیست را پایین میآورد و با اصول معماری پایدار همخوانی خواهد داشت.
طراحان طبیعتدوست و حرفهای، فقط به ۶ اصل معماری بیوفیلیک که بالاتر ذکر شد، بسنده نمیکنند. هرچند این اصول ضرورت دارند، اما ترفندهای خلاقانه هستند که یک طرح طبیعت دوست را ممتاز میسازند. اگر میخواهید درباره ۱۷ ترفند جذاب مانند الگوهای بیومورفیک، اتاقهای سبز، دیوارهای گیاهی، آثار هنری و بهترین گونههای گیاهی آگاهی کسب کنید، ادامه این بخش را از دست ندهید.
یکی از رایجترین ابزارها برای دکوراسیون داخلی منزل بیوفیلیک، تابلوی عکس و نقاشی است. میتوانیم از تابلوها و عکسهایی استفاده کنیم که نشاندهنده چشماندازهای طبیعی، حیوانات، گیاهان، آب، آتش و … باشند. بهجز آن، کاغذهای دیواری که تصاویر طبیعت یا الگوهای طبیعی (مانند گل و گیاه) دارند، برای دکوراسیون بیوفیلیک بسیارمناسب خواهند بود. دیوارنماها یا طرحهایی که با قلممو روی دیوار کشیده میشوند نیز میتوانند راهکار موثری باشند.
برخی از افراد حتی طراحی ۳ بعدی هنری در فضای داخلی منزل خود انجام میدهند. برای مثال، میتوانیم ترکیبی از مجسمه حیوانات، پسزمینه کاغذدیواری جنگلی، حوضچه آب و پنبه بهعنوان ابر را در یک گوشه از ساختمان طراحی کنیم. چهبهتر، اگر طراحیها و آثار هنری داخلی ساختمان، بهنوعی با طبیعت بیرون آن مطابقت داشته باشند!
کاربرد حس بویایی انسان در زندگی مدرن، ممکن است اندکی کاهش یافته باشد، اما در طبیعت، حس بویایی حرف اول را میزند. بویایی، بهعنوان حس اول از حواس پنجگانه برای بسیاری از حیوانات، حتی از بینایی حیاتیتر است. حس بویایی انسان توانایی تشخیص خطر، غذا، مکان و جهت را دارد و به همین دلیل، در دل طبیعت مکررا فعال میشود. بنابراین، تقویت حس بویایی بهشدت این حس را به انسان القا خواهد کرد که گویی درون طبیعت قرار گرفته است.
پیش از هر چیز، بوهای ساده مانند بوی خاک، نم باران، چوب خیس، چمن خردشده و خاکستر آتش که ایجاد آنها هزینه چندانی ندارد را نباید فراموش کرد. پسازآن، خرید گیاهان معطر راهی کمهزینه و ساده برای تحریک حس بویایی بهصورت طبیعی است. درختچه لیمو، گاردنیا، نعنا، گیاه ریحان، پلومریا، اکالیپتوس، یاس رازقی، پامچال، شیپور فرشته، سنبل و ارکیده، چند گونه گیاهی معطر هستند. حتی میتوان برای معطرسازی فضا، بعضی از ادویههای آشپزخانهای را در ظرفهایی با درب باز قرار داد.
هدف از طراحی بیوفیلیک، ایجاد حس راحتی و آسایش در ساکنان است. اگر بخواهیم دائما برای نگهداری از گیاهان به زحمت بیفتیم، آنگاه هدف اصلی خود را نقض کردهایم. گونههای گیاهی مانند ارکیده، مارچوبه سرخسی، پتوس، پپرومیا، گیاه خرطوم فیل، انواع کاکتوس، کروتون، سرخس، گندمی و بنفشه آفریقایی به مراقبت کمی نیاز دارند.
یکی از پررنگترین المانها در دکوراسیون داخلی منزل، پارچه است. پارچه در فضای داخلی میتواند شامل روانداز مبل، پرده، روبالشی، پارچههای تزئینی و هنری، انواع دستمال و دستگیره باشد. طرح روی پارچه باید داستان طبیعت را برای ما نقل کند: طرحهای گل و برگ از بهار میگویند و پارچههای موجدار، براق و آبیرنگ، داستان دریا را تعریف میکنند. همچنین، انواع طرح برگ زرد پاییزی، طرح چوب، پرندگان، پوست حیوانات و تصویر حیوانات، هرکدام جنبه خاصی از طبیعت را به داخل منزل میآورند.
زیربنای دکوراسیون داخلی ساختمان، رنگ است. طراحان میتوانند هر مولفه از دکوراسیون بیوفیلیک را نادیده بگیرند، اما رنگبندی فضا غیرقابلچشمپوشی خواهد بود. ترکیبی از رنگهای سبز، قهوهای و کرم میتواند حس جنگل را انتقال دهد. رنگهای آبی، نیلی و سفید در کنار هم، دریا را تداعی خواهند کرد. البته، ترکیب رنگهای بیشماری در این زمینه قابلاستفاده هستند.
همه موجودات، ازجمله انسانها، در طبیعت به دنبال گوشههای دنج و امن جهت استراحت یا گریز از خطر میگردند. طبیعت نیز کمابیش چنین مکانهای دلچسبی را فراهم میکند. چنین مکانهایی در طراحی داخلی منزل قابلبازسازی هستند. برای مثال، گوشهای از پذیرایی که بین دو دیوار تنگ قرار گرفته است، با قرار دادن یک مبل راحتی، کمی شاخ و برگ، یک میز، تعدادی کتاب و خوراکی، به گوشه دنج طبیعی تبدیل میشود.
انسان از همان اوایل حضورش در طبیعت، با آتش خو گرفته بود. در بسیاری از خانههای ویلایی و حتی آپارتمانی، آتش به شکل شومینه وجود دارد. البته برای دکوراسیون بیوفیلیک، میتوان یک گام فراتر رفت و طراحی شومینه را طبیعیتر انجام داد. برای مثال، در محوطهسازی ویلا این امکان وجود دارد که شعلهدانهایی قرار داده شود. همچنین تابلو و عکس آتش، حس وجود آن را برای ساکنان تقویت خواهد کرد.
آب میتواند به شکلهای مختلف بهطور مصنوعی در فضای داخلی قرار گیرد؛ مانند آبشارهای کوچک، آکواریوم، دریاچههای کوچک، رودهای مینیاتوری و حتی استخر. اگر طبیعت پیرامون ما دارای دریا، ساحل، رود یا آبشار است، میتوانیم ویوی آن را به بهترین نحوه ممکن به نمایش بگذاریم. این موارد، باید بهگونهای انجام گیرد که دیدن، شنیدن و لمس آب برای افراد داخل خانه امکانپذیر باشد.
حیوانات، خود حیات هستند. وجودشان در فضای داخلی ساختمان یا در حیاط و محوطه آن، مطمئنا برای ایجاد حس نزدیکی به طبیعت، تاثیر بهسزایی خواهد داشت. سگ، گربه و انواع پرندگان در داخل و انواع مرغ، گوسفند و اسب در محوطه بیرونی، گونههای حیوانی مطلوبی برای انسان خواهند بود. البته، همیشه میبایست سلامتی و رفاه حیوانات نیز در نظر گرفته شود.
صداهای طبیعی بیشمارند؛ از صدای جرقه آتش گرفته تا جیکجیک گنجشکان، زوزه گرگ و شرشر آب. میتوان این صداها را بهطور طبیعی، یعنی با قرار دادن همان مولفه طبیعی، یا بهطور مصنوعی، یعنی با اسپیکر، در فضای داخلی بازتاب داد.
دیوارهای سبز یا گیاهی، به ترندی محبوب در طراحی بیوفیلیک تبدیل شدهاند. برای ایجاد این دیوارها، بخش بزرگی از دیوار داخل ساختمان از بالا تا پایین، تماما با پوشش گیاهی پوشانده میشود. گاه پارتیشنهایی نیز به این صورت در میانههای فضای داخلی ساختمان قرار میگیرند.
در طبیعت، تقریبا هیچچیز یکنواخت نیست. بنابراین، نباید بکوشیم تا اثاثیه را ازنظر رنگ، اندازه یا سبک، کاملا ست کنیم. کمی بههمریختگی در تناسب اثاثیه با یکدیگر یا با فضای کلی ساختمان، ما را به اهداف دکوراسیون بیوفیلیک نزدیکتر میسازد. برای مثال، سبک طراحی بوهمی که بر بههمریختگی تاکید دارد، با اصول طراحی بیوفیلیک بسیارهمخوانی خواهد داشت.
طبیعت چندان به تقارن و خطوط صاف علاقه ندارد و در عوض، عاشق ابعاد و اعماق فراوان است. میتوان این جنبه از طبیعت را با دستکاری ارتفاع بازتاب داد. برای مثال، امکان ساخت سقف کاذب وجود دارد و میتوان ارتفاع سقف برخی از فضاها را به شکل متفاوتی ساخت. همچنین این امر امکانپذیر است که انواع قفسه، مجسمه و لوازم را برای ایجاد بعد در فضای داخلی قرار داد.
موادی مانند مس، برنج، چرم و مرمر، هرچند آنقدرها هم طبیعی نیستند، ولی برای انسان، معنای حضور در طبیعت را تداعی میکنند. انسانها از دوران پیش از تاریخ، از این مواد برای گذران زندگی در طبیعت استفاده میکردند.
طبیعت معمولا دست و پای جانداران را نمیبندد و فضای بسیارآزادی برایشان فراهم میکند. در دکوراسیون بیوفیلیک، باید به این مسئله توجه داشته باشیم. اثاثیه میبایست بهگونهای چیده شوند که امکان ورود، خروج و حرکت را به آسانترین حالت ممکن در فضا ایجاد کنند.
اگر فضای کافی داشته باشیم، هیچچیز مانند اتاقی که بهطور خاص برای نگهداری گل و گیاه طراحی شده است، افراد را به طبیعت نزدیک نمیکند. حتی اگر نمیخواهیم یک اتاق کامل را به این کار اختصاص دهیم، میتوانیم گوشهای از فضای داخلی را در نظر بگیریم.
گاهی اوقات، میتوانیم بهطور غیرمستقیم، طبیعت را در ناخودآگاه انسانها بازتاب دهیم. اشکال بیومورفیک، درواقع تصاویر انتزاعی هستند که مولفههای طبیعی را بهطور غیرمستقیم در ذهن تداعی میکنند. استفاده از آنها، میتواند علاقه فرد به طبیعت را به شکل هنری و هوشمندانه نشان دهد.
مکزیک، یک منطقه استوایی به شمار میرود. بنابراین، طراحی بیوفیلیک در مکزیک قاعدتا از شرایط اقلیمی استوایی که تنوع و تراکم گیاهی بالایی دارد، الهام میگیرد. به همین دلیل، مکزیکیها که با طبیعت انبوه آشناتر هستند، میتوانند آموزگاران خوبی درباره سبک طبیعتدوست باشند.
آپارتمان Artia در مکزیک، مجموعا ۲۱ واحد آپارتمانی و ۳ طبقه دارد. منافذ بزرگ تهویه، از دو سو برای هر واحد در نظر گرفته شدهاند که به تهویه بهتر کمک میکنند. ۷ واحد در طبقه اول به باغچه مرکزی و جکوزی آن، از طریق پنجرههای بزرگ دسترسی بصری و نیز دسترسی فیزیکی دارند. دکوراسیون بیوفیلیک، داخل واحدها مطابق با طبیعت استوایی کشور مکزیک تعیین شده است.
لازم به ذکر است که چوب و گیاهان استوایی، مهمترین مولفههای دکوراسیون بیوفیلیک درون واحدهای این پروژه به شمار میروند.
تراس Roma، یک پروژه دکوراسیون استراحتگاه پشتبامی آپارتمانی در مکزیک است. متریال این پروژه، کممراقبت و بادوام هستند تا بتوانند در برابر شرایط آب و هوایی مقاومت کنند. هدف، آن بود تا با وجود گیاهان استوایی و پسزمینه خاکیرنگ، حس صحرا به فرد منتقل شود. یک اتاق پذیرایی نیمهباز با طراحی بیوفیلیک در میان این پروژه وجود دارد. رنگ آبی یخچال در پذیرایی، بهطور هوشمندانه هم تنوع رنگ فضا را بالا میبرد و هم رنگ آب در طبیعت را تداعی میکند.
چوب کاج، در جایجای دکوراسیون داخلی ساختمان چیاپاس وجود دارد. برخورد آفتاب با این چوب، رنگ طلایی گرمی به آن میبخشد. سیستم تهویه مرکزی برای همه مکانهای عمومی در ۴ واحد آپارتمانی این ساختمان در نظر گرفته شده است. برگ درختهای بامبو در جبهه جنوبی ساختمان، وظیفه پژواک صدای باران را برعهده میگیرند. پنجرههای بزرگ، گیاهان سرسبز و اثاثیه چوبی، درون طرح فضاباز این پروژه خودنمایی میکنند.
در ساختمان LC 710، هر واحد آپارتمانی با یک تراس بهطور مستقیم با طبیعت بیرون ارتباط میگیرد. عمده متریال مورداستفاده برای طراحی بیوفیلیک LC 710 چوب نیست، بلکه بتن با رنگ و طرح چوب در کنار فولاد انتخاب شده است. زیرا، دوام بیشتر و نیاز به مراقبت کمتری دارد. همانطور که از دکوراسیون بیوفیلیک انتظار میرود، اثاثیه چوبی، گیاهان، فرمهای منحنی و رنگهای قهوهای روشن، سبز و آبی، در پروژه به چشم میخورند.
هنگامیکه از طراحی بیوفیلیک صحبت میکنیم، فورا یک فضای سبز جنگل مانند به ذهنمان میرسد. شاید فکرش را هم نکنید که فضایی با پسزمینه سفید تیره و خاکستری روشن بتواند لقب دکوراسیون بیوفیلیک را به خود اختصاص دهد. اما، به یاد داشته باشید که محیطهای سنگی نیز جزئی از طبیعت هستند. طراحان خانه لافت، با ترکیبی از فرمهای ارگانیک، گونههای گیاهی، اثاثیه چوبی و پسزمینه سفید و خاکستری، بازتابی از یک محیط طبیعی سنگی ایجاد کردهاند.
طبیعت فقط به جنگل، دشت و صحرا محدود نمیشود، بلکه سواحل نیز بخش محبوبی از طبیعت هستند. طراحان مجتمع ۳۹ واحدی پونتا ماجاهوا در یکی از سواحل منطقه Troncones مکزیک، کوشیدهاند تا آن را ازنظر ظاهر و عملکرد، کاملا با منطقه ساحلی اطراف هماهنگ سازند. بامبو، شاخههای خشک نخل، سنگ ساحلی زینتی، کفهای مرمر و چوب پاروتا، مهمترین متریال این پروژه به شمار میروند.
گاه معماری بیوفیلیک با معماری سبز اشتباه گرفته میشود. هرچند این دو اشتراکاتی ازنظر روشهای پیادهسازی دارند، مانند استفاده از گیاهان و متریال طبیعی، اما هدفشان متفاوت است. معماری سبز بر حفظ محیطزیست تاکید میکند. اما، طراحی و دکوراسیون بیوفیلیک به سلامت و رفاه حال انسانها مینگرد. ما انسانها با طراحی بیوفیلیک، میخواهیم کمی از فضاهای مصنوعی شهری که تناسب کمتری با بیولوژیمان دارند، فاصله بگیریم و در محیطهای آرامشبخش طبیعی زندگی کنیم.
در دنیای رقابتآمیز فروشگاههای لوکس، تجربه خریدی فراموشنشدنی، کلید موفقیت است. طراحان همواره در تلاشاند…
صرفنظر از حوزه فعالیت، هر کسبوکاری آرزو دارد روی مشتریانش تاثیر مثبتی بگذارد. چرا که…
رنگها، ابزار قدرتمندی در دست هنرمندان، طراحان و روانشناسان هستند و بهطور چشمگیری بر بهرهوری،…
رشد روزافزون شرکتها، تقاضا برای فضاهای اداری کوچک را بهشدت افزایش داده است. به همین…
در دنیای امروز که فضاهای کاری بهسرعت در حال کوچکتر شدن هستند، معماری داخلی فضاهای…
معماری داخلی فضاهای تجاری، تلفیقی هوشمندانه از زیباییشناسی، روانشناسی و عملکرد است که باهدف ایجاد…